ریحانه و گوش پاک کن

ساخت وبلاگ

Welcome Comments and Scraps

عزیزم الان یکی دو هفته ایی میشه که بخاطر اینکه شب تا صبح فقط روی سینه میخوایدنیای زیبا و از ترس زبونم لال خفه شدنت دیگه توی تختت نمی ذارمت و رو زمین میخوابونمت تا عزیزه دلم یه وقت چیزیش نشه
اما رو زمین خوابیدنتم واسه خودش حکایت داره
حکایت از اینا شروع میشه که پریروز90/06/12 بعداز ظهر خوابیده بودیدنیای زیبا تو اتاق منم داشتم فیلم نگاه میکردم یکی دو بار اومدم بهت سر زدم هنوز خواب بودی یه ربع بعد صدایی از اتاق شنیدم اومدم ببینم چی شده که دیدم...
از خواب بیدار شده بودی زیبا و رفته بودی سر وقت گوش پاکن که روی میز عسلی تخت من گذاشته بود
نمیدونم چطوری بازش کرده بودی که همه رو روی زمین ریخته بودی

ریحان عسلی

زیبا

ریحان عسلی

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 238 تاريخ : دوشنبه 14 شهريور 1390 ساعت: 10:44