ریحانه دختر نازم این شعرو واسه این توی وبلاگت مینویسم که هر وقت من این شعرو برات از گوشیم میذارم حتی اگر هم داری گریه میکنی غیر ممکنه که لبخند به لبت نیاد و حرکات موزون از خودت نشون ندی
کلاغه میگه قار قار صبح شده وقته ناهار
گنجشکه میگه جیک جیک پلو خوری با ته دیگ
مامانی ناهار چی داریم کوفته نخود چی داریم
یادم رفته یه چیزی مامان کجاست رو میزی
مامانی ناهار دیر نشه بابا که میآد گشنشه
حالا که شروع میکردم سفررو پیدا کردم سفره ی توری توری کاسه های بلوری
مامانی ناهار خورشته سیب زمینیش درشته
بشقابارو میآرم رومیزی رو هم میذارم سه تا قاشق با چنگال صف کشیدن چه خوشحال
مامانی فسنجون داریم باز ککشه بادمجون داریم
ماستو میآرم الان آب میذارم با لیوان سماق پاشو و نمکدون گل میذارم تو گلدون
مامانی ناهار کتلته یا ماکارونی یا املته
خیاره سبزه و کاهو باسرکه و آبلیمو کلم و هویج فرنگی یه سالاد رنگی رنگی
مامانی کمک نمیخوای فلفل نمک نمی خوای
مامان میگه بفرما عدس پلو با خرما مامان جون همیشه غذاش خوشمزه میشه
خوب میخورم تپل شم مثه یه دسته گل شم
بابا میگه نوش جان خسته نباشه مامان
در حال انجام حرکات موزونی
بعدا نوشت:اینم به درخواست دوستی که آپلود آهنگ رو میخواست
http://www.4shared.com/audio/Co-emcSx/_online.html
کودکانه های دخترم و مادرانه های من...برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 273