ریحانه و مهمونی سارا جونی

ساخت وبلاگ

سلام عزیز مامان

عزیزم امشب خونه مامان سارا بودیم مامان سارا زحمت کشیدن و به در خواست من لازانیتا بقول سارا درست کردن چقدر هم خوشمزه شده بود مامانش دستتون درد نکنه

چقدر سارا تو بلایی چقدر من خندیدم

مخصوصا وقتی مامانت داشت سبزی خوردن پاک می کرد و شما هی اذیت میکردی و نمی ذاشتی مامانت به کارش برسه وقتی که مامانت داشت تورو دعوا میکرد که دست نزنی با قیافه ی حق به جانبی گفتی مامانی قرار نبود دعوام کنی وای منو می دیدی چقدر به این حرفت خندیدم مخصوصا وقتی مامانت کم آورد و دیگه بهت چیزی نگفت

یا وقتی میخواستی ریحانه رو صدا بزنی میگفتی ریحان عسلی بیا قوربونت برم من

اینم عکسای امشب

سارا و ریحان عسلی

سارا و ریحان عسلی

بیچاره مامان سارا تا صبح باید بریزو به پاشای شما دوتا وروجک رو جمع کنه ببین اتاق رو به چه وضعی در آوردین

سارا و ریحان عسلی

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 235 تاريخ : جمعه 13 آبان 1390 ساعت: 0:07