سلام مامانی
امروز صبح می خواستیم بریم بازار واسه خرید که قرار شد قبل از اون یه سر بریم دفتر پدر جونی
شما هم که از ساعت 7 بیدار شده بودی و وقتی ما میلخواستیم حرکت کنیم خوابت گرفتو خوابیده به پدر جونی سر زدیم کلی اونجا شیطونی کردی
اینجا تازه از خواب بیدار شده بودی
بعدا نوشت : امروز تو دفتر پدر جونی هشتمین مرواریدت هم دیده شد مبارکه
کودکانه های دخترم و مادرانه های من...برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 245