ریحانه و باغچه حیاطمون

ساخت وبلاگ

سلام ریحانی عزیزم

امروز داشتم تو فایلای لب تاب خاله سودی می گشتم که دیدم یه فایل عکسای گلچین شده داره باز که کردم عکسای شمارو تو حیاط خونمون وقتی مادر جونی و ستایش تابستون اومده بودن پیشمون دیدم یادش بخیر چقدر بامادر جونی خوش گذشت با هم دیگه کندوان رفتیم و بردمت آتلیه و...

من یادم رفته بود که عکسارو از موبایل مادر جونی توی کامپیوتر خودم کپی کنم چه عکسای قشنگی هم شدن

ریحان عسلی

ریحان عسلی

بعدا نوشت : خاله ستاره فردا از پیشمون میره ناراحتایشالا سفرتون بی خطر سامی دلم خیلی برات تنگ میشه مخصوصا شیرین کاریهات اینم یه نمونه اش

دیروز من (مامان ریحانا ) داشتم صبحونه میخوردم ریحانی هم اومد توی سفره که نونا رو برداره و بخوره تا دیدی ریحانی اومده توی سفره نشسته به ریحانی گفتی ریحانه ی من وای وای چه کاره بدی کردی تو سفره نشین گناه داره وبا وجود اینکه زورت نمیرسید ریحانی رو بغل کنی با اون دستای کوچولوت زیر بغله ریحانی رو گرفتی که ریحانی رو از سفره بیآری بیرون

ریحان عسلی و سامی

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 216 تاريخ : جمعه 20 آبان 1390 ساعت: 2:41