ریحانه و شب یلدا

ساخت وبلاگ

به جایشمردن جوجه ها !!
امشب موقع خواب ،
بشمار، تعداد …دل هایی را که به دست آوردی …
بشمار، تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی …
بشمار، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی …
فصل زردی بود، تو چقدر سبز بودی ؟!
جوجه ها را بعدا با هم میشماریم….
زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.


بيا اي دل کمي وارونه گرديم

براي هم بيا ديوونه گرديم

شب يلدا شده نزديک اي دوست

براي هم بيا هندونه گرديم

شب يلدا مبارک

سلام عزیزترینم

یلدای پارسال 10 روزه بود و امسال دومین شب یلدات 1 سال و 10 روزه ایی

پارسال مادر جونی (مامان من ) پیشمون بود اما امسال تنهاییم... عزیزم یلدات مبارک

10 روزه گی ریحانی

ریحان عسلی

واسه خودت خانمی شدیا قلب

ریحان عسلی

پ.ن : ما بوشهریا رسم خاصی بغیراز دور هم بودن نداریم البته یه چند سالیه که خونواده پدریم هر سال یکی میزبان میشه و همگی میرن خونه اونا معمولا شام به عهد ی میزبان و مهمونا بقیه بساط شب یلدا رو دونگی تهیه میکنن

اما اینجا تو تبریز اکثرا کوچیکترا میرن خونه بزرگترا هوراو یه رسم دیگه ایی هم که دارن اینه که اگه دختر خانمی نامزد باشه (عقد شده ) خانواده داماد واسش وسایل شب یلدا می برن چه خوش به حالش میشه اگه خونواده آقا داماد خوش ذوق باشن با تزیینات این کار صورت میگیره و اگه اشتباه نکنم طلا هم واسه عروس خانم میگیرن

من این رسمشون رو خیلی دوست دارم بعضی خونواده ها هم مثه جاری بزرگم هر ساله واسه دخترش که 6_7 ساله ازدواج کرده و عروسش که 2 ساله آورده فرقی نمی ذاره و واسه دختر و پسرش هندونه و انار می بره

شما چطور دوست عزیز اگه دوست داشتید از رسم و رسوم شهرتون برامون بگید

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1390 ساعت: 11:58