ریحانه و شام آخر ( رستوران دف )

ساخت وبلاگ

سلام به همه ی دوستان خوبم

شب آخری (٩٠/١١/٢٠ ) که تهران بودیم شوهر عمه ی ریحانه جون ما رو به یه رستوران خوب دعوت کردن البته اول رفتیم پدیده ی شاندیز اما خیلی شلوغ بود این رستوران ( رستوران دف ) هم خیلی خوب بود هم غذاش هم موسیقی زنده ایی که اجرا می شد حتما حتما توصیه میکنم که اگر تهران رفتید یا تهران هستید واسه یه بار هم که شده امتحان کنید

ریحانی که از اولش نی نای نای کرد تا آخرش منم که کلی خوشم اومده بود از اونجایی که بابام خیلی به آهنگ های سنتی علاقه داره همش تو فکر بابام بودم (خیلی دلم براتون تنگ شده همیشه به یادتونم)

همش به این فکر می کردم که ای کاش بابام اینجا بود و چقدر لذت می برد چند تا خواننده داشت

یه سری هم یه آقاهه با فلوت و یکی دیگه با دف برنامه اجرا کردن که اونم به نوبه ی خودش خیلی خیلی قشنگ بود

ziba

ریحان عسلی

ریحانه مجذوب کاشی کاری روی دیوار

ریحان عسلی

پ.ن 1: امروز روز تولد تنها خواهر زاده مه تولدت مبارک سامی عزیزه خاله ایشالا 120 سالگیت رو مامانت برات جشن بگیره

تولدت مبارک

عزيزم روز تولدت را با آسماني پر از ستاره هاي چشمک زن

با دشتي پر از شقايق ها و با آرزوي موفقيت براي تو

به تو تبريک ميگويم . . . گل من تولدت مبارک

پ.ن 2: اگه عاشقی اگه عاشقتن اگه کسی رو دوست داری اگه کسی رو دوست داری ... و بالاخره اگه عشق رو می شناسی ولنتاین مبارک

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

پ.ن 3: بالاخره همه ی کامنت ها رو تایید کردم چقدر سخت بود خداییش تا اونجایی که تونستم به اونایی که تو این مدت که من نتونسته بودم بهشون سر بزنم سر زدم

می دونم که یه چند تایی هنوز باقی مونده باور کنید با ریحانه خیلی برام سخته اما حتما بهتون سر میزنم

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 254 تاريخ : پنجشنبه 27 بهمن 1390 ساعت: 11:29