ریحانه و صرفا جهت اطلاع !!!

ساخت وبلاگ

بلیط ریحان عسلی

سلام

با صدای کلفت مثه گوینده های اخبار بخونید : ما بوشهریم هورااااااااااااااااا هورا

پروازمون ساعت 17 روز 23 اردیبهشت 91 نشست و ریحانه به غیر از وقت نشستن خیلی اذیت نشد خدارو شکرلبخند

همون طور که می دونید امروز روز زن و مادرِ همین جا به همه ی دوستای خوبم تبریک میگم ( اگه نتونستم بیآم براتون کامنت بذارم همینو ازم قبول کنید خجالت)

مامانم درست روز زن سوپرایز شد خیال باطل آخه نمی دونست که من دارم میآم حتی درست وقتی که هواپیما نشست بهم زنگ زد و روز زن رو بهم تبریک گفت ( می خواست دستِ پیش بگیره که پس نیفته عینک نمی دونست و غافل از همه جا من چه برنامه ایی براش ریخته بودم ) و منم گفتم اومدم بوشهر و الان تو هواپیما هستم ، اما باور نکرد ، بابامم هماهنگ شده بود با همسری و خلاصه وقتی درو باز کردن اول ریحانه وارد حیاط شد و ..... یهو مامانم تا مارو دید جاخورد و اینطوری بود تعجبراستی ساعت آپمو حال می کنید زبان 17:50 ست از خود راضی

نمیدونم چرا کام برادری مموریمو نمی شناسه بعدا عکسای ریحان رو میذارمچشمک ( یعنی اینکه دوباره هم بهمون سر بزنید نیشخند)

خلاصه که اینکه حسابی خوشحالش کردم الانم بهش میگم چی دوست داری واسه روز مادر برات بگیرم میگه نمی خواد همینکه خودت اومدی واسم یه دنیاستبغل ( حال می کنید چه قشنگ از زیر کادو در رفتم مژه ) نه شوخی می کنم فردا میرم براش کادو میگیرم آخه وقت نکردم که چیزی براش بگیرم

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت: 9:24