همیشه خانم خیردوست همسایه (طبقه پایین ) میگفت ریحانه رو بیار حیاط تا با رووکش بازی کنه منم که این روزا خیلی سرم شلوغ بود اصلا وقت نمیکردم تا امروز که خانم خیردوست زنگ زدند که دختر خواهر شوهرم اومده می خواد ریحانه رو ببینه و همین علت باعث شد تا منم رووک ریحانه رو ببرم حیاط تا دختر گلم بازی کنه و چقدر خوشحال و شاد و شنگول بود و حسابی بهش خوش گذشت منم دوربینو برداشتم و این لحظه هارو به تصویر در آوردم
اینم عکساش
بدون شرح!
کودکانه های دخترم و مادرانه های من...برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 235