ریحانه و کمک کردن + اولین آبنبات چوبی

ساخت وبلاگ

شکلک

سلام

چند وقته پیش ( 91/03/26 ) داشتم بالشت و پتو هارو می ذاشتم تو کمد دیواری داشتی شیطنت می کردی واسه اینکه سرگرمت کنم ازت خواستم که تو آوردن بالشتا کمکم کنی در عینِ ناباوری دیدم تونستی بالشت رو برداری تازه ازم می خواستی اونی هم که تو دستم بود بدم شما برداری و بیآری تو اتاق واسم

الان هر وقت می خوام جامونو بندازم ( سه ماه تابستونو رو زمین می خوابیم به خاطر کولر آبی مون ) تا میگم ریحان بریم بالشت بیآریم زودی خودتو می رسونی تو اتاق و میآی کمک مامان ، روز به روز داری بزرگتر و خانم تر میشی عزیز مامان شکلک

لاینر

فقط توجه به ریحان کنید شلوغ پلوغی های اتاق رو نیگاه نکنیدا ( که البته کار خودِ خودشه ! niniweblog.com)

ریحان عسلی

ریحانه ی خوشحالniniweblog.com از آوردن پتوش

ریحان عسلی

EXniniweblog.comEX

روز 91/03/25 مامان بزرگت ( پدری ) از تهران اومده بود رفتیم که ببینیمشون امیرعلی و مامان باباش اونجا بودن عمو جونت میره که سوپر مارکت وسایل بگیره واسه شما دو تا هم آبنبات چوبی میگیره چه گریه ایی کرد امیرعلی واسه ندادن اون یکی آبنبات بماندعینک

اما این اولین باری بود که آبنبات چوبی می خوردی چقدر هم با کنترل و حرفه ایی شکلکمن که خودم بار اول می دیدمت میگفتم خیلی خوب آبنباتو تو دستت گرفته بودی ، خوشم اومد ازت مثه مامانت شکلات خوری تازه همش می گفتی تُکُلاته تُکُلاته تُکُلاته ...خوشمزه

فردای اون روزِ ، خونه ی مامان بزرگ نمیشه زیاد آزاد باشی آخه خیلی حساسه منم دزدکی ازت گرفتم و گذاشتم کیفم ، اینجا بعد از کمک کردن به مامانی آبنباتو دادم تا بخوری

ریحان عسلی

عاشق این ژستتم شکلک

این لباستو این سری که بی یو بودم (خرید گناوه ست چشمک ) برات گرفتم با شلوارت که داشتی ست شده مخصوصا زرافه هاش تو عکس بالایی بهتر معلومه از خود راضی

ریحان عسلی


خیلی کلمه ها تو پست ریحانه و بلبل زبونی هات جا انداختم ماشالا هزار ماشالا هر چی میگیم زودی تکرار میکنی ، سعی می کنم تو هر پست یکمی از شیرین زبونی هات بگم نازنینم

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 233 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1391 ساعت: 10:42