ریحانه عسلی من

ساخت وبلاگ

این روزا ریحان عسلی ماخیلی خیلی بلا شده دیگه نمیشه چشم ازت برداشت باید خیلی مراقبش باشم niniweblog.com

دیگه کم مونده که درست و حسابی چهار دستو پا بریniniweblog.com

هر وقت میذاشتمت رو شکم 5 دقیقه نشده گریه میکردی شکلکـــ های آینـــ ـ ـاز نمی خواستی رو شکم باشی اما امروز نیم ساعت رو شکم بودی و داشتی با عروسکات بازی میکردیشکلکـــ های آینـــ ـ ـاز و حسابی خوش میگذروندی باهاشون

تازه گیا وقتی هم خسته میشی زیبا سرتو میزاری روی یکی از بالشتایی که دوروبرت میذارم و تا من صدات میکنم ریحان عسلی از ته دل می خندی

به صدای زنگ تلفن و آیفون حساس شدی تا تلفن زنگ می خوره اگه مشغول بازی niniweblog.comبا عروسکات هم که باشی میذاری زمین هی پاهاتو میزنی زمین و خودتو تکون میدی تا من بیام بغلت کنم و تا از فرصتی که من دارم با تلفن صحبت کنم سوءاستفاده کنی و با سیم گوشی بازی کنیی

این روزا که جنب و جوشت زیاد شده یکم خسته میشم اما خدا میدونه وقتی هم که می خوابی دلم برات تنگ میشه و میام هی بوست میکنم

جوجو طلا

کودکانه های دخترم و مادرانه های من...
ما را در سایت کودکانه های دخترم و مادرانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مامانش rsa بازدید : 260 تاريخ : پنجشنبه 30 تير 1390 ساعت: 20:53